ليفت با نخ
Thread lift
با شروع پيری بهعلت شکستهشدن فيبرهايی الاستين و کلاژن و تحليلرفتن بافت چربی، پوست نازک شده و سبب ظهور افتادگی پوست و چينوچروکهای عميق میشود. اين درمتاتوشالازی بافت نرم صورت و گردن شامل سيستم آپونوروز عضلاني سطحی و بافت عضله، عامل ايجاد علائم متمايز پيری در چهره است.
در بين همۀ نشانههای پيری میتوان تغييرات حاشيۀ فک پايين (منديبل) را برجستهتر دانست که ديگر تکيده و واضح نخواهد بود و افتادگي بافتها ديده میشود. چينهای افقي پيشاني به همراه خطوط عمودی اخم (گلابلا)، قسمت مياني صورت (ناحيه گونهای – زايگوماتيک) به سمت پايين لغزيدن بافتها را بهخوبي نشان میدهند. همچنين شيار اشکی ظاهر شده و شيار نازوبوکال و بوکومنديبولار عميق ميشوند. پوست پلکها شل شده و در پلک تحتاني مسئول ايجاد حباب چربي (پف زير چشم) ميباشد.
از آنجا که ليفت جراحی صورت که يک روش بسيار پيچيده بوده و بايد استادانه انجام شود، يک روش تهاجمي است. لذا براي تصحيح نشانههاي پيري چهره استفاده از نخهای بخيه قابل جذب به صورت ساده يا خاردار برای ليفت پوست صورت و بدن جهت رفع علائم پيری بهعنوان روشی بیخطر و کمتهاجمی اخيراً معرفي شده است که جايگزين مناسبی براي انجام عملهاي تهاجمي ليفت پوست ميباشد. ايده ليفت با نخ از طب سوزنی شرقی برای کنترل و بهبود تحريک بافت و انقباض عضلات منشأ گرفته شده است.
جنسهای نخ
نخها يا از مواد قابل جذب سنتتيک مثل:
– PGA) Poly Glycolic Acid)
– PDO) Poly Dioxanone)
– PLA) Lactic Acid PDO)
– Capro Lactone
يا از مواد غير قابل جذب سنتتيک زير ميباشند:
– nylon
– Polyester
P. D. O:
يک پليمر سنتتيک قابل جذب و تجزيه شدني کريستاله و بدون رنگ است که براي مصارف بيومديکال (مثل نخهاي بخيه) و مهندسي بافت مورد استفاده قرار ميگيرد. از اين نخها بيش از يک دهه است که در جراحيها و بستن زخمها استفاده ميشود.
P. G. A:
يک پلياستر آلفاتيک ساده خطي است که يک پليمر ترموپلاستيک قابل جذب و تجزيه شدنی ميباشد. از پليمرهای مختلف آن با گليکوليک اسيد يا لاکتيک اسيد يا کاپرولاکتون بهعنوان ماده اوليۀ سنتز نخهای بخيه قابل جذب و ساير مصارف بيومديکال استفاده ميشود. PGA يک نخ چندرشتهای بافته شده سنتتيک قابل جذب است که توسط گاز اتيلن اکسيد استريل ميگردد.
بهطور طبيعي توسط واکنش هيدروليز در بدن تجزيه شده و به صورت مونومرهاي قابل حل در آب به طور کامل بين 60 تا 90 روز جذب ميگردند. در افراد آنميک يا داراي سوء تغذيه، اين نوع نخ زودتر جذب ميشود. رنگ اين نخها بنفش يا بدون رنگ است.
Caprolactone:
يک استر حلقوی از خانواده لاکتون است که از پليمر آن به نام Poly glecaprone براي تهيه نخهای بخيه جراحي استفاده میشود.
مصریهای قديم شايد اولين کسانی بودند که از نخها براي ليفت ظاهر چهره استفاده کردند و نخهای طلا را در پوست صورت قرار میدادند. اعتقاد بر اين بود که نخهای طلا باعث زيبايی کلئوپاترا میشدند، هرچند که مکانيسم و فعاليت اين نخها ناشناخته بودند.
در شرق، سوزنها و نخهای طلا در راستای طب سوزنی در پوست استفاده میشدند. در روسيه نخهای طلا را در زير سطح پوست جهت ايجاد سفتي بافتهاي چهره قرار میدادند که اين نخها اغلب در خطوط موازی يا بهصورت شبکهای قرار داده میشدند. پس از آن تغييراتي که در اين سيستمهای نخ رخ داد، ترکيب يک نخ پلي گليکول قابل جذب با نخ طلا بود که بهصورت شبکهای قرار داده میشدند. قسمت پلیگليکول آن واکنش التهابي قویتري را ايجاد کرده که باعث تشديد ليفت يا انقباض بافتهاي زيرين پوست چهره میگشت.



از اواخر دهه 1980 تکنيکهای زير پريوستال جوانسازی صورت گسترش يافت، زيرا ثابت شده بود که قراردادن نخ در لايههای عمیقتر سبب بازسازي و ليفتينگ قابل توجهي در بافت نرم میگشت ولي نياز به انجام تکنيک بهصورت باز يا نيمه باز با دايسکشن بافت داشت که علیرغم نتيجه خوب نياز به پيشرفت تکنيکی بيشتری داشت.
در جولای 2000 روشی در جوانسازی پوست شرح داده شد که نخهای طلا را در ترکيب با نخهای پلی گليکول جذبی در ساب درم پوست جهت جوان سازی گونه، نواحي اطراف چشم، اطراف فک و دهان، بازوها و بدن قرار میداد.
استفاده از نخهای صاف براي کشيدن بافتهای چهره گسترده میباشد. در ابتدا برای کشيدن محل توده چربی گونه و فک يا برای بالا کشيدن ابرو استفاده میشد. در اکثر موارد نتايج بسيار خوب ولي با ماندگاری کوتاه بود. اين نخهای صاف به وسيلۀ نيدلهای ظريفی در عمق پوست و جهت تحريک التهابی و کلاژنسازی آن برای سفتکردن و جوانسازی پوست استفاده میشد و با تحليلرفتن نخها در بافت، اثرات ليفت نيز از بين میرفتند. براي حفظ بهتر اثرات ليفت بافتها تفکر استفاده از خارها در طول نخها ايجاد شد.
ليفت بافت نرم صورت با نخهای ساب درمال آپتوس يک روش موثر و سريع و کم تهاجمي برای جوانسازی صورت است که اولين بار در سال 2002 توسط پروفسور Sulamanidze توضيح داده شد. وی در سال 2011 نسل جديد نخهای ليفت آپتوس را با اثری شگرف در ليفت بافتها معرفی نمود.



نخهاي تک رشتهاي ساده به وسيلۀ سوزنهاي ظريفي که به آنها فيکس نمیشود براي سفتکردن پوست و تحريک کلاژنسازی استفاده میشود. اين روش يک نوع درمان ترکيبی شرقی – غربی در راستای نتايج طب سوزنی میباشد. محصولات متعددی از جنس نخهای تکرشتهای PDO به صورت نخ تاشده (Vshape) با سوزنهای با سايز 5 –7 usp توليد شده که قابل جذب میباشند. هنگامي که نخ به همراه سوزن در زير پوست قرار داده میشود، سوزن به عقب برگشته تا نخ به شکل V در بافت قرار گيرد. اين نخها بافت را بلافاصله بالا نمیکشند و ليفت نمیکنند بلکه سبب سفتي پوست با تحريک کلاژنسازی و فيبروزشدن آن میگردند.


مدارک موجود نشان میدهند که اختراع نخهاي خاردار توسط جراحي به نام Alcamo انجام شد که در سال 1964 نخ بخيه را به طور يک سويه خاردار نموده بود. هرچند اطلاعاتی مبنی بر استفاده کلينکی از آن وجود ندارد. مدرک ديگری نشان میدهد که Fukuda در سال 1984 ابداع نخ جراحي خاردار شده را ثبت نمود. در اين مورد نيز مدرکي دال بر استفاده کلينيکی از اين نخها وجود ندارد.
اولين پزشکی که از اين نخها به طور کلينيکی استفاده نمود، Sulamanidze بود که طی سالهاي 1998-1986 مطالعاتي بر روي درمان با نخهای خاردار با طولهای مختلف در سابدرم انجام داد. اولين گزارش کلينيکی و تکنيکی استفاده از اين نخهای خاردار گزارشی بود که Sulamanidze ارائه کرد. او اين نخهای توليد شده را Aptos (به معني Anti Ptosis) ناميد. اين نخها در آمريکا به نام feather lift ناميده شدند. هرچند که تاييديه FDA را تا ژوئن 2004 نگرفته بودند.
در امريکا در اواخر دهه 90، Ruft نخ اختراعي خود را نخ Contour ناميد. تفاوت بين نخهای Feather lift و Contour در شکل آنهاست.
Feather lift يک نخ خاردار دوسويه (bidirectional) معلق آزاد است که به محکم کننده نياز ندارد. در حالي که نخ Contour يک نخ خاردار يک سويه nidirectional همراه با يک سوزن است که به انتهاي يکديگر چسبيدهاند.
نخهای Feather lift از طريق يک کانول توخالی که به آن محکم شدهاند، وارد بافت ميگردند. اين نوع نخها يک سيستم خود محکم شونده هستند که با يک قسمت خاردار نخ، بافت را بالا کشيده در حالي که قسمت خاردار بالايی بافت را نگه میدارند، که اينها با هم حمايت کننده و نگهدارنده بافت در يک موقعيت بالاتري هستند.